» هنر ظریف رهایی از دغدغه ها
هنر ظریف رهایی از دغدغه ها
در بین کتابهایی که مسایل روانشناسی و موفقیت را مطرح می کنند ، معمولا کم می توان به کتابی که ترجمه شده است اعتماد کرد ، چه اینکه معمولا کتابهایی از این دست ، خیلی هم که به درد بخور باشند ، برای انسان هایی کارآمد هستند که در فرهنگ کشور نویسنده ی کتاب مذکور زندگی می کنند . چرا که هر اجتماعی ، بر مبنای فرهنگ غالب محیط بر آن اجتماع شکل گرفته و در نتیجه شناخت آن نیز با شناخت فرهنگ مذکور به دست می آید . اما کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها ، به باور من جزو معدود کتابهایی است که فراتر از فرهنگ واحدی نوشته شده است . کتاب در 184 صفحه به مطالبی مهم و اساسی می پردازد که بسیار کارآمد هستند . اوایل کار با لحنی شیرین و ادبیاتی روان با یک سری مسایل کلی آشنا شده و در میانه های کتاب با مواردی بسیار مهم که عملی هستند بر می خوریم . این کتاب توسط مارک منسن نوشته شده است و توسط جناب میلاد بشیری ترجمه شده است و نشر میلکان آن را چاپ کرده است . من چاپ بیست و ششم کتاب را دارم . مطالب کتاب به من خیلی کمک کردند طوری که بارها در میانه ی خواندنش با خودم گفتم ، ارزشش را داشت به این وقت و هزینه دادن . باورم این است که واقعا ارزشش را دارد و حتما به خواننده ی عزیز یاری می رساند .
فهرست کتاب از این قرار است
فصل اول :
سعی نکن
حلقه ی بازخورد جهنمی
هنر ظریف رهایی از دغدغه ها
مارک ، پس اصلا هدف کوفتی این کتاب چیست؟
فصل دوم :
خوشحالی یک مشکل است
بدبیاری های پاندای مایوس کننده
خوشحالی از حل کردن مشکلات به دست می آید
احساسات ، زیادی بزرگنمایی شده اند
کشمکشتان را انتخاب کنید
فصل سوم :
شما خاص نیستید
همه چیز از هم می پاشد
استبداد استثناگرایی
ولی اگر قرار نیست خاص یا استثنایی باشیم ، پس چه هدفی داشته باشم ؟
فصل چهارم :
ارزش رنج بردن
پیاز خودآگاهی
مشکلات ستاره ی راک
ارزش های مزخرف
تعریف ارزش های خوب و بد
فصل پنجم :
شما همیشه در حال انتخاب هستید
انتخاب
سفسطه ی مسئولیت و تقصیر
واکنش به تراژدی
ژنتیک و قرعه ای که به نام مان در آمده است
مد قربانی بودن
هیچ "چطوری " وجود ندارد
فصل ششم :
شما درباره ی همه چیز اشتباه می کنید . من هم همینطور
معماران عقاید شخصی خودمان
مراقب باشید چه چیزی را باور می کنید
خطرهای قطعیت کامل
قانون اجتناب مانسون
خودتان را بکشید
چطور کمی کمتر درباره ی خودتان قطعیت داشته باشید
فصل هفتم :
شکست راه پیشرفت است
پارادوکس شکست / موفقیت
درد و رنج بخشی از فرایند است
اصل " کاری بکنید "
فصل هشتم :
اهمیت نه گفتن
عدم پذیرش ، زندگی تان را بهتر خواهد کرد
مرزبندی ها
چطور اعتماد سازی کنیم
آزادی با تعهد
فصل نهم :
... و بعد شما می میرید
چیزی فراتر از خودمان
نیمه ی آفتابی مرگ
این کتاب لحنی روان و گاهی طناز دارد برای همین در وقت خواندن کمتر ممکن است احساس ناراحتی و خستگی کنیم ولی قطعا بر خلاف کتابهای رمان و داستان ، بهتر است که این کتاب با آرامش خوانده شود و چند روزی را مشغول خواندنش باشیم تا مطالبش در درونمان ته نشین شوند . من به همین دلیل آن را در کنار کتابهای دیگر می خواندم و روزی یک فصل را خواندم و برای اینکه عطش سیری ناپذیر در کتاب خوانی دارم ، در کنارش کتابهای دیگر را نیز می خواندم . این کتاب بر خلاف بسیاری کتب موفقیت ، اصلا قصد ندارد که با یک سری جمله های مثبت ولی خالی ما را دچار توهمی کند که خودمان را خیلی خاص و بزرگ ببینیم و بعدا که به خواسته هایمان نرسیدیم ، دچار سرشکستگی شویم . ولی با متن و روندی منطقی ، قطعا ما را به مسیری می کشاند که به واقع می توانیم بهترین نتیجه ها را بگیریم . به باور من واقعا ارزشش را دارد که کتاب را بخریم و بخوانیم . من چند جمله ی کوتاه را از کتاب ذکر می کنم که هم از طرفی دوستان بیشتر با لحن کتاب آشنا شوند هم اینکه از طرف دیگر ، حق تالیف زیر سوال نرود
کوشش ها و کشمکش های مان موفقیت های مان را مشخص می کنند . مشکلاتمان زاینده ی خوشحالی های مان هستند ، همراه با مشکلاتی کم آزارتر و فروکاسته تر .
حتی اپرا هم این را می گوید . پس لابد باید درست باشد . همه ی ما می توانیم استثنایی باشیم . ما همگی لایق تعالی هستیم . ناسزاواری و تناقض موجود در این عبارت را بیشتر مردم نمی بینند : اگر همه استثنایی باشند ، قاعدتا هیچ کس استثنایی نیست . به جای بررسی این واقعیت که چه هستیم و لایق چه نیستیم ، و نقاط ضعف و قوتمان چیست ، پیام رسانه ها را قورت می دهیم و سیری ناپذیر می شویم .
این تفکر خطرناک است . هنگامی که بپذیرید زندگی تنها در صورتی ارزش دارد که ویژه و عالی باشد ، این حقیقت را پذیرفته اید که بیشتر انسانها از جمله خودتان ، گند و بی ارزش هستند . این طرز فکر ممکن است به سرعت خطرناک شود ، هم برای خودتان هم برای دیگران .
هیچ کس به خاطر اعتقاد به استثنایی بودن ، خاص و استثنایی نشده است . کاملا برعکس ، آنها شگفت انگیز می شوند ، چون شیفته ی ارتقا یافتن هستند . این شیفتگی از این جا ریشه می گیرد که آنها می دانند آن قدرها هم عالی نیستند .
امیدوارم توانسته باشم کتاب را مختصر معرفی ای کرده باشم .
تقدیم به کتاب خوارهای عزیز